آیا قذافی به ایران می آید !؟
اجلاس سران کشورهای آفریقایی سال آینده در تهران برگزار می شود و چندی قبل ، لیبی به ریاست یکساله این سازمان انتخاب شد .
کشور لیبی در شمال قاره آفریقا قرار دارد و سرهنگ معمر قذافی درکودتای اول سپتامبر 1969م افسران ، به عنوان رهبر این کشور انتخاب شد . این کودتا به نام انقلاب سفید مشهور است . انقلابی که کشتار و خونریزی در آن وجود نداشت . لیبی کشوری است متمایل به گرایشات سوسیالیستی ، این کشور خود را حامی نهضت های آزادی بخش جهانی می داند و قذافی ادعای رهبری بر قاره سبز آفریقا را دارد .
در زمان رژیم پهلوی و از دهه 50شمسی اختلافات ایران و لیبی با شکایت لیبی ، الجزایر ، یمن جنوبی و عراق در اعتراض به حق حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه و حمایت این کشور از گروه های تجزیه طلب در جنوب ایران به اوج خود رسید و روابط دیپلماتیک بین دو کشور پایان یافت . (1)
در زمان مبارزات ملت ایران بر علیه رژیم پهلوی عده ای خاص از مبارزان خارج از ایران به این کشور رفت و آمد داشتند تا جایی که خبر پیروزی انقلاب اسلامی را در زمان حضورشان در این کشور و توسط قذافی شنیدند که از آن جمله می توان به جلال الدین فارسی اشاره کرد . البته سرهنگ قذافی بر خلاف آنچه ادعا می شود نگاه مثبتی به انقلاب ملت ایران نداشت و معتقد بود که انقلاب ایران به زودی به زباله دان تاریخ خواهد رفت . (2)
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران افراد مختلفی برای عرض تبریک خدمت امام خمینی می رسیدند . در این میان سرهنگ قذافی تلاش بسیاری کرد تا به خدمت ایشان برسد و اتحاد انقلاب لیبی و انقلاب ایران را به وجودبیاورد و به نوعی دو رهبر انقلابی با هم دیدار داشته باشند تا از این رهگذر هم جبهه واحد در مقابل امپریالیسم غرب تشکیل شود و هم روابط دیپلماتیک بین دو کشور برقرار گردد . شاید ضد غربی بودن را بتوان از وجوه مشترک انقلاب در هر دو کشور به حساب آورد . اما از نگاه ایدئولوژیکی تفاوتهای فاحشی وجود داشت . اینکه انقلاب ایران ، اسلامی است و رهبر آن یک عالم شیعی و تمسک به دو حبل متین قرآن و عترت از این انقلاب جدا ناشدنی است . در صورتی که در به اصطلاح انقلاب لیبی (کودتای نظامی) یک سرهنگ تحصیل کرده در انگلیس بر سر کار می آید که گرایشات سوسیالیستی دارد و همچنین ضدیت این فرد با اهل بیت (ع) و ادعای پیامبری او و جایگزین کردن «کتاب سبز» به جای قرآن از موارد اختلافی این دو انقلاب است .
به هر حال میل قذافی به دیدار با امام خمینی ، دوستان ایرانی او را به تکاپو واداشت تا امام را راضی کنند رهبر لیبی را به حضور بپذیرد . اما دوراندیشی و احساس مسئولیت ایشان باعث شد که این اتفاق هرگز نیفتد . کسی که سالها بیتش محل تجمع منافقین و جاسوسان بر علیه ملت ایران بود بسیار تلاش کرد تا این ملاقات صورت گیرد ، اما امام خمینی در مقابل اصرار او فرمودند : «من نمی گویم قذافی بیاید یا نیاید ! این را خودتان می دانید ! اما اینجا نیاید!» و زمانی که دیگران علت را جویا شدند گفتند :«هنوز مساله آقا موسی حل نشده است و من قذافی را نمی پذیرم » (3)
هر چند قذافی نتوانست به ایران بیاید اما عبدالسلام جلود نخست وزیر لیبی با ترفندهای بسیار دوبار خدمت امام خمینی رسید در اسفند 57 و در اردیبهشت 58 . بنیانگذار جمهوری اسلامی در این دیدار ها خطاب به هیات لیبیایی فرمودند :«ما نگران سرنوشت امام موسی صدر هستیم و می خواهیم به محض بازگشت به لیبی ، به سرهنگ قذافی بگویید هر چه زودتر در مورد سرنوشت امام موسی صدر رسیدگی کند.» رهبر انقلاب در مقابل خواسته هیات لیبیایی مبنی بر اینکه اجازه دهند سرهنگ قذافی برای عرض تبریک به ایران بیاید پاسخ دادند :«من فعلاً به قم می روم و این دیدار را به زمان دیگری موکول کنید .» (4)
رهبر معظم انقلاب نیز نگاه ویژه ای به شخصیت و جایگاه امام موسی صدر دارند . در پیام ایشان به همایش علمی بزرگداشت امام موسی صدر ، دانشگاه مفید قم 1378 آمده است : «...ابراز ارادت و صمیمیت نسبت به رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ، چه در عرصه فرهنگی و نوشتاری و چه همکاری با عناصر مبارز ایرانی در مدتی طولانی ، از آن عالم بزرگوار ، که فرزند حوزه علمیه قم و بازمانده یکی از خاندان های بزرگ علمی در جهان تشیع است ، شخصیتی همه جانبه پدید آورده بود و چنین بود که امام راحل بزرگوار ما دلبستگی و تکریم خود به این شخصیت معزّز را از اوایل پیروزی انقلاب با بیانات گوناگون ابراز داشتند ...امیدواریم بی خبری ها در این قضیه با همت صاحبان همت و مسئولیت پایان یابد .» (5)
البته موضع گیری های لیبی که همیشه به عنوان کشور دوست ، برادر و انقلابی از آن یاد می شود در قبال کشور و ملت ایران جای تامل دارد . ربودن امام موسی صدر ، رهبر ایرانی شیعیان لبنان در سفری رسمی به لیبی ، فروش اطلاعات هسته ای ایران به آمریکا ، دامن زدن به اختلافات قومی در خوزستان ، حمایت از کشور امارات متحده عربی در به رسمیت شناختن حاکمیت این کشور نسبت به جزایر سه گانه ، رای مثبت لیبی و تصویب قطعنامه شورای امنیت بر علیه ملت ایران تنها گوشه ای آشکار از همراهی این کشور با خواسته های غرب بر ضد ایران است .
یکی از منابع رسمی تصمیم گیری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران جایگاه خاص امام خمینی و تقریرات (فعل ، قول و اشاره) ایشان است . همچنان که رهبر معظم انقلاب نیز بارها بیان داشته اند خط کلی در سیاست جمهوری اسلامی ایران ، همان خطی است که امام خمینی تبیین و ترسیم نموده اند . (6)
سوالی که در اینجا مطرح می شود این است :
در زمان برگزاری اجلاس سیزدهم سران کشورهای آفریقایی در ایران به ریاست معمر قذافی رهبر لیبی ، آیا قذافی به ایران سفر می کند ؟ امیدواریم که مسئولین اصولگرای ایران کلام حضرت روح الله خمینی کبیر و مقام معظم رهبری را نصب العین خویش قرار دهند و تا مشخص نشدن سرنوشت امام موسی صدر ، این فرزند خلف اسلام و ایران ، رباینده او را به ایران دعوت نکنند !
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1-مباحث کشورها و سازمانهای بین المللی /100(لیبی) – صص88-87
2-عزت شیعه (دفتردوم)- محسن کمالیان /علی اکبر رنجبرکرمانی-ص566
3- فصلنامه دانشگاه مفید – شماره 4- صص27-26
4- صحیفه امام ، ج 6 ، ص357
5-کتاب هفدهم یاران امام به روایت اسناد ساواک – ص 9
6- درآمدی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (چاپ ششم)- بیژن ایزدی-صص112-111